پورن استارها: HiYouth – در این سناریو، خواهر ناتنی ام مرا به بهانه شکار قارچ به جنگل کشاند. با این حال، هنگامی که در اعماق جنگل بودیم، او ناگهان شروع به اغوا کردن من کرد با درآوردن شورتش و مسخره کردن بی امان من، که منجر به یک برخورد جنسی پرشور از جمله یک دم دستی و آمیزش شدید در حالت سگی شد.
خودم را در میان میل به راضی کردن او و قطبنمای اخلاقیام سرگردان یافتم، و با وجود اصرارهای اولیهای که در رگهایم میپیچید، در تلاش برای مقاومت در برابر پیشرفتهای او بودم. به نظر می رسید که جذابیت لذت ممنوعه، نیت اصلی ما برای یافتن قارچ و لذت بردن از زیبایی طبیعت را تحت الشعاع قرار داده است.
در حالی که در یک مه پس از ازدواج دراز کشیده بودیم، واقعیت تلخی بر من آشکار شد: سفر معصومانه ما به یک عمل تابو از صمیمیت تبدیل شده بود که هرگز نمیتوان آن را پاک کرد. علیرغم هیجان فرار ممنوعه ما، احساس گناه مانند سایه باقی ماند و ابری تاریک را بر راز مشترک ما انداخت.
در پایان، جستوجوی ما برای قارچها و پروانهها تحت الشعاع نوع دیگری از کاوش قرار گرفت، کاوشی که ما را زخمی کرد و از عواقبی که در انتظارمان بود مطمئن نبودیم. جنگل اسرار خود را زمزمه کرد و شاهد تلاش ممنوعه ما بود که از اعماق آن بیرون آمدیم، که برای همیشه با تجربه مشترک ما تغییر کرد.